هلیاهلیا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره

هلیا دردونه مامانی و بابایی

پایان 4 ماهگی

هلیای مامان دیروز 4 ماهگیت تموم شد اما چون جمعه بود امروز با بابایی رفتیم بهداشت و واکسنتو زدیم من خیلی نگران بودم که دردت بیادو گریه کنی اما ماشالله هزار ماشالله خیلی خانوم بودی یه ناله کوچیک کردی و بعدش شروع کردی خندیدن برای بابایی بهت بگم که بابایی رو خیلی دوس داری همیشه از بغل من خودتو به سمت بابا میکشونی اما هیچوقت از بغل بابات خودتو به سمت من یا کس دیگه ای نمی کشونی...الان که خواب خوابی تاثیر قطره استامینوفنه مدام دارم تبتو چک میکنم خداروشکر وزنت 7500 بود و قدت 65 که خانومه گفت خیلی خوبه...بووووووووووووووووووس ...
14 بهمن 1391

هلیا جان خوش اومدی

هلیای عزیزم الان شما سه ماهو نیمه هستی ببخش که اینقدر دیر وبتو آپ میکنم آخه نتمون قطع بود و تازه وصل شده عزیزک دلم شما تقریبا موقع اذان ظهر روز پنج شنبه 13 مهر پا به این دنیا گذاشتی. حدودا 10 روز زودتر مجبور شدیم به دنیا بیاریمت چون بند ناف دور گردنت بود این موضوعو تو بیمارستان فهمیدیم. از لحظه ای که توی سونوی بیمارستان متوجه این موضوع شدیم تا وقتی روی تخت اتاق عمل دراز کشیدم نگران این موضوع بودم. خداروشکر عمل سزارینم فوق العاده راحت بود من از روز بعد عمل خیلی راحت راه میرفتم و حتی تو کارای خونه به مامان فاطمه کمک میکردم. شکر خدا شما هم فوق العاده دختر صبور و مهربونی هستی. یه خورده وقتی کولیک داشتی اذیت بودی. اما الحمدالله الا...
1 بهمن 1391
1